درد
شنبه, ۴ دی ۱۳۸۹، ۱۰:۱۰ ق.ظ
دلنوشته های من! - درد
تمام تنم درد میکند
نزد این زخم وحشی.
کنار همین گریه های سکوت
دلم پیش چشمان زیبای تو
تمنای یک پلک دارد
بزن پلکی ایگل!
که زخم تنم را
شفائی...
شفائی.
۸۹/۱۰/۰۴
تمام تنم درد میکند
نزد این زخم وحشی.
کنار همین گریه های سکوت
دلم پیش چشمان زیبای تو
تمنای یک پلک دارد
بزن پلکی ایگل!
که زخم تنم را
شفائی...
شفائی.