بوی عود می آید

بوی زیارت

بوی عود می آید

بوی زیارت

بوی عود می آید

بوی عود می آمد. مست شدم.
به هوای عید؛ برگشتم. و برای مدتی ماندم... فقط برای مدتی کوتاه.

اولین وبلاگم
http://mohammadein.blogfa.com/

وبلاگ دومم
http://delneviseham.blogfa.com/

آخرین مطالب

  • ۲۷ آبان ۹۴ ، ۱۷:۲۳ س ب

پربیننده ترین مطالب

  • ۱۸ مرداد ۹۴ ، ۰۰:۳۴ امن

دل تنگ

شنبه, ۲ خرداد ۱۳۹۴، ۱۱:۱۴ ب.ظ

دلم تنگ شده.

خیلی زیاد...

برای حمیده... که وقتی رفته بودیم کاشان از دختری که فرم صورت و دندوناش مثل حمیده بود فامیلش رو پرسیدم... یادش بخیر شربت خوشمزه و خنکی هم تعارفمون کرد (البته برای تست)


دلم برای عالیه هم تنگ شده. که بیاد اصفهان و تند تند با تلفنش حرف بزنه من هم یه کلمه اش رو نفهمم. آب که جاریه. اونم گفت هر وقت آب زاینده رود جاری بود میام...


دلم برای دکتر گروه مون تنگ شده. همیشه استدلال هاش خاطرم هست... اینکه موثق و با سند و مدرک حرف می زد... واااااااای یادش به خیر

دلم برای سوسن هم خیلی تنگ شده. سوسن مثل خواهرمه...   یه خواهر ناناز و دوست داشتنی.


اووووووووووح دلم برای طیبه تنگ شده. برای اومدن و خوندناش.... و پست نذاشتناش... برای آقامون آقامون گفتناش...


دلم برای هدی سادات تنگ شده. برای مهربونیش... برای صداقتش... برای پر جنبه بودنش تو مسائل سیا.سی.


دلم برای مریم تنگ شده. با اون صدای نازش... با اون احساسات ملیحش... و انرژی فوق العاده ای که تو چهره و صداش هست...


دلم برای حوراء تنگ شده. برای نگاه های سیا.سی دقیقش. برای مطالب خاصی که می خوند... کاش به گروه برمیگشت...


دلم برای فرزانه تنگ شده. با اون نگاه پر از محبتش... با اون زاویه متفاوتی که به موضوع نگاه می کرد... و من همیشه دوست داشتم از دریچه اون هم به موضوع نگاه کنم...


وای مهفا رو بگو... من رو انداخت تو چاه عمیق خیاطی... و بعد وصل شدم به دریا.... ازش همیشه ممنونم.


زهرا سادات با اون دنده هائی که همیشه به دنده های عقل من گیر می کرد... دلم برای اون گیر دادن هامون تنگ شده...


برای معصومه دلم تنگ شده. برای صحبت هاش... برای نازک بودنش...


برای مرضیه دلم تنگ شده... حسابی....


برای زهرا مامان مصطفی دلم تنگ شده...


و سعیده که هیچ وقت ندیدمش...


همه الان توی یه گروه دور همن. و من هنوز فرصت نکردم اکانت بسازم. واقعا خیاطی یه دوره سربازیه. بخصوص مرحله نازکدوزش. شکر خدا نازک دوز تموم شده. و دارم دوره بعدی رو پشت سر میذارم....


حرف زیاد دارم... اما


انشاالله زود زود میام




بعدا نوشت1: دوستام در لطف و محبت و صفا همه عین همن برام. من اگر به چیزی اشاره کردم فقط و فقط حسی بوده که لحظه نوشتن داشتم...( با همه این دوستان سالهاست که به صورت مجازی عضو یک گروهیم. دیدارهای زیادی داشتیم و برای خیلی از اتفاقات کنار هم بودیم...؛ دلم برای بچه هاشون هم تنگ شده. برای تو دلی هاشون بیشتر! ؛ سایر دوستان مجازی هم مدتهاست ازشون بی خبرم. بخصوص بلاگفائی ها. دلم برای همه اونا هم تنگ شده.)


بعدا نوشت2: بلاگ خیلی مدرن و راحته. کاش زودتر می فهمیدم این مطلب رو.


بعدا نوشت3: در آستان شما بال زدن آرزوی ماست... دل تنگ مائید! می دانیم. لازمه پرواز کردن رهائی از قفس گناهان است مولا. دعایمان کنید مثل همیشه 


۹۴/۰۳/۰۲
مامان محمدین

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">