دست بردن در خلقت
داره با بچه های من بازی میکنه. بچه ها هم راهش رو پیدا کردن. خودشون رو لوس میکنن و حسابی جایزه دریافت میکنن.
رفتارش دقیقا عین مادربزرگ پدربزرگ هاست.
با خودم فکر میکنم اگه بچه هاش ازدواج کرده بودن الان اونم ...بزرگ شده بود.
نیم ساعت بعدش دقیقا همین جمله رو بهم میگه. در ادامه درد و دلش میگه که: دست می بریم توی خلقت و پروسه ی اون. به خیال اینکه ما خاصیم و از همه هم قطارانمون توی این مسئله جلو زدیم.
نگو که دلمون در آینده به همین نوه ها خوش می بوده و این قانون طبیعت بوده. اما ما نادیده گرفتیمش.
فکر می کردیم بچه هامون دارن پله های ترقی و موفقیت رو طی میکنن اما بعضی از موفقیت ها، اگه بهشون نرسی عین موفقیته.
تو فامیل به تنهائی معروفه. حالا باز مامانم گاهی دعوتش میکنن؛ اما فکر میکنم این دعوت ها نمی تونه خلائی که اون احساس میکنه رو پر کنه.
یادمون باشه این انتخاب های امروز ماست که فردای ما و بچه هامون رو می سازه. برای هر انتخاب باید فکر کنیم و به نتیجه اش یه نگاه بندازیم.
حتی میشه گفت ما با انتخاب سبک زندگی مون یه راه برای کل خانواده در نظر گرفتیم و در قبال اونها مسئولیم. بخصوص بچه ها که هیچ پناه و دفاعی ندارن و توی متون تربیتی اومده که خدای اونها پدر ، مادرن.
برای اون ها یه سری ارزش تعریف میکنیم و برای رسیدن به اون ارزش ها تشویقشون میکنیم.حالا حتی اگه خودمون هم به اشتباه بودن مسیر پی ببریم اما دیگه بچه ها حاضر نیستن از هدفشون دست بردارن... و این میشه که یه عمر (و چه بسا چند عمر!)بر فنا میره.(عمر پدر و مادر این فرزند؛ عمر بچه هائی که این فرزند می تونست تربیت کنه؛ عمر مادربزرگ پدر بزرگ این فرزند که همیشه برای نسلشون نگران بودن و بچه های نوه اشون میشن نسل اونها... بگیر برو تا باااااااااالا)
ارزش ها وقتی واقعی میشن که وصل به فطرت انسان باشن. نه فطرت خاک گرفته البته! فطرت پاک بشری. همون موهبتی که خدای منان در اختیار همه ما بی کم و کاست گذاشته...
اهداف وقتی الهی بشن موندگارن و پشیمونی ندارن.
یه گروه ختم قرآن معتبر میشناسی برای 5 نفر از دوستام می خوام. که هم ماه رمضون میخونن و هم کل سال
ممنون