بوی عود می آید

بوی زیارت

بوی عود می آید

بوی زیارت

بوی عود می آید

بوی عود می آمد. مست شدم.
به هوای عید؛ برگشتم. و برای مدتی ماندم... فقط برای مدتی کوتاه.

اولین وبلاگم
http://mohammadein.blogfa.com/

وبلاگ دومم
http://delneviseham.blogfa.com/

آخرین مطالب

  • ۲۷ آبان ۹۴ ، ۱۷:۲۳ س ب

پربیننده ترین مطالب

  • ۱۸ مرداد ۹۴ ، ۰۰:۳۴ امن

آخرین نماز

يكشنبه, ۲۰ دی ۱۳۹۴، ۱۰:۳۰ ب.ظ

وقتی تئوری ها عملی نمیشن.... تازه میفهمی که این حس آخرین نماز امروز یا آخرین سجده امروز


و بعدتر آخرین نماز عمرم... آخرین سجده عمرم


واقعا حسه. خودش نیست.


و حالا حالاها کار داره تا بشه خودش.


عین یه بازی.... بازیگر هر قدر هم قهار باشه باز وقتی داره ادای سر درد رو در میاره باز هم اداست...


یه مدت حس کردم این ادای من جدی شده...


خدا با یه بازی کوچوووولو بهم ثابت کرد که نه عزیز دلم... اینا همه اش بازیه.... رکب نخور...



ولی عجب دو سه روزی بود.... نگرانی از یک بیماری خفته و نهان...


و بعد حس های تلخ و شیرین بعدش.


تنها قسمت جالبش برام این بود که گفتم اگر حقیقت داشته باشه ... همین خواهم موند... همین !


و قشنگ ترین قسمتش اون نمازهای زیبا و اون حس زیبا بود.... اینکه به صورت واقعی فکر کنی این نماز آخرمه.


گاهی بد نیست شک کنیم به اینکه وقت میکنم از این سجده به سجده بعدی برم؟؟؟؟


مساله اینه که رول این شک کردن رو داریم بازی میکنیم.... تازه کلی هم باهاش حس معنوی میگیریم.


رول بازی کردن هم بد نیست. اما به شرطی که یک روز واقعا از نقش بیایم بیرون... و خودمون باشیم با همون نشانه های نقش.


نمیدونم قراره کی از این نقش بازی کردن بیایم بیرون. اما هر وقت و هر جا ... حتما میمون و مبارکه. حتما


نظرات  (۳)

۲۱ دی ۹۴ ، ۰۸:۴۶ دلا بانو
سلام عزیزم
اول که خداروشکر که خوبی
الحمدلله
و بعد:|
فکرکردن به مرگ عجیب نعمتیه عجیب
نوجوون که بودم حدیثی خونده بودم که یاد مرگ باعث صفای دل می شه! تعجب کردم وقتی خوندمش. ولی بعدها فهمیدم یعنی چی! نه که فهمیدم ها! یعنی یه اپسیلونی شو فهمیدم که فهمیدم آره واقعا میشه!
ان شاالله حداقل خاطرمون باشه نقششو بازی کنیم بلکه یه روزی قبل از این که دیر بشه، واقعی بشه
این روزها یکی از همسایه ها بسیار ناگهانی پدرومادرش رو از دست داده
و من همه ش فکر می کنم وقتی یک ثانیه بعد من و عزیزان و اطرافیانم معلوم نیست، وقتی پیامبر میگن منِ پیامبر نمی دونم پامو که برمی دارم واسه قدم برداشتن می تونم بگذارمش پایین یانه، چه جای کینه چه جای ناراحتی چه جای کلی رذایلی که نابود می کنه روح آدم رو.
پاسخ:
سلاممممم گلم. ممنونم.

اینایی که میگی حس کردم از نزدیک...
خدا رو شکر کنید که دنبال درست کردن حس تون در نماز هستید.
التماس دعا
پاسخ:
ای بابا ... ای بابا

محتاجیم
۱۶ بهمن ۹۴ ، ۱۶:۵۰ سایه - نوشته های یه مامان
سلام ...
وای چقدر حس غریبیه حس اخرین نماز ! 
چقدر سخت ه تصورش ....
بازم خدا رو شکر که چیزی نبود ...
پاسخ:
سلااااام

سخته واقعا...

تشکر عزیز دلمممممممممممممممم

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">