بوی عود می آید

بوی زیارت

بوی عود می آید

بوی زیارت

بوی عود می آید

بوی عود می آمد. مست شدم.
به هوای عید؛ برگشتم. و برای مدتی ماندم... فقط برای مدتی کوتاه.

اولین وبلاگم
http://mohammadein.blogfa.com/

وبلاگ دومم
http://delneviseham.blogfa.com/

آخرین مطالب

  • ۲۷ آبان ۹۴ ، ۱۷:۲۳ س ب

پربیننده ترین مطالب

  • ۱۸ مرداد ۹۴ ، ۰۰:۳۴ امن

۲ مطلب در آبان ۱۳۹۳ ثبت شده است

دلنوشته های من! - آب را ول نکنیم (کپی/پیست)

به آب فکر کنید

در خانه‌ایم. یکهو خبر می‌دهند که آب قطع شده. ما مانده‌ایم و یک پارچ آب در یخچال و کمی آب در لگن حمام. حالا قرار است تا چند ساعت که نمی‌دانیم چقدر است، با همان آب سر کنیم. این جور وقت‌ها دیده‌اید یکهو چطوری صرفه‌جو می‌شویم؟! میوه‌ها را با یکی دو لیوان آب می‌شوییم، با یک لیوان آب و کمتر دستشویی می‌رویم، با همان چند سطل آب مانده در لگن حمام را تمام می‌کنیم و به بچه‌ها اجازه آب بازی نمی‌دهیم.

واقعیت این است که ما در یک قطعی آب دائمی هستیم! چه چشم‌هایمان را ببندیم و بخواهیم که نفهمیم، و چه آگاهانه برویم در دل ماجرای تلخ پیش رو، ما خیلی بیشتر از آن که سهم‌مان بوده آب مصرف می‌کنیم. آب دارد تمام می‌شود و ما فقط به روی خودمان نمی‌آوریم. منتظر چه چیزی هستیم؟ آخرین قطره آب؟! از همین حالا آب را قطع شده فرض کنید. از همین حالا آب را به چشم همان گوهر گرانبها نگاه کنید که دارد تمام می‌شود.

به آب فکر کنید. در هر لحظه‌ای که شیر آب باز است، به آن فکر کنید. به این که چطور می‌شود آب کمتری را هدر داد. چطور می‌شود این کار را با آب کمتری انجام داد. حمام یا ظرف شستن یا پخت و پز، فرقی نمی‌کند. به آب فکر کنید.

حواس‌تان باشد که دارید چه کار مهمی می‌کنید. چه برای حفظ آب برای نسل آینده باشد، چه به فکر هم‌وطنان دیگرمان هستید، و چه به رضای خداوند امیدوارید، به هر حال صرفه‌جویی در مصرف آب را جدی بگیرید. این را هم بدانید که استفاده بهینه از آب برای ما مادرها، چیزی فراتر از مصرف کمتر آب است. ما داریم نسل بعدی را در خانه‌هایمان تربیت می‌کنیم و عوض کردن فرهنگ زندگی‌مان، یعنی تربیت نسلی که از ما بهتر است، انشالله.

 

آب را کم باز کنید.

آب را نصف کنید. از همین امروز تصمیم بگیرید وقتی شیر آب را باز می‌کنید، نصف همیشه باز کنید. اگر همیشه با قطرایـــــــــــــــــــنقدر آب باز می‌کرده‌اید برای شستن دست‌ها، حالاایـــــــــــنقدر باز کنید. اگر مدام تمرین کنید، روزی می‌رسد که می‌توانید بااینقدر آب هم دست‌هایتان را بشویید.

 

به صرفه حمام کنید.

- در 5 دقیقه و حتی کمتر می‌شود حمام کرد. تمرین کنید، موفق می‌شوید. نگویید نمی‌شود و گربه‌شور است و این چیزها. مجبوریم، می‌فهمید؟ مججججبور!

- آب را باز نگذارید. خودتان را خیس کنید و برای شامپو زدن یا شستن بدن، آب را ببندید. کمی زحمت برای تنظیم دوباره آب (یا رفتن زیر آب اندکی سرد یا داغ!) بهتر از این است که تمام مدت لیف کشیدن، آب هدر شود. در نهایت دوباره برای آب کشیدن بدن آب را باز کنید.

- برای بچه‌ها یک لگن کوچک آب بگذارید. برای داغ ماندن و همچنین پاک نگه داشتن آب، شیر آب را داخل لگن بگذارید و اندازه کمتر از شیر سماور آب را باز بگذارید. در نهایت موقع آبکشی آب را باز کنید.

- برای حمام (چه خودتان و چه بچه‌ها) لگن بگذارید. این طوری آب باقی مانده را می‌شود بعدا*دوباره استفاده کرد.

- اگر حمام سرد است، اول خودتان (یا بابای عزیز!) را به حمام بفرستید تا گرم شود و بعد بچه‌ها را ببرید. این طوری آب کمتری برای گرم کردن محیط و تن بچه‌ها استفاده می‌شود.

- دوش را پایین بیاورید. این طوری هم دمای آب را می‌شود پایین‌تر آورد، هم آب کمتر این ور و آن ور می‌پاشد.

 

در دستشویی هم مواظب باشید.

- حجم آب سیفون را با یک ظرف شیشه‌ای سنگین(پر از سنگ مثلا) یا یک آجر یا... کم کنید.

- با یک لیوان آب مسواک بزنید. موقع شستن دست‌ها شیر آب را ببندید. این را به بچه‌ها هم یاد بدهید.

- لوله‌ها و شیرهای آب را بررسی جدی بکنید. از یک آدم فنی بخواهید همه جا را چک کند تا هرگونه نشتی را تعمیر کند. اغلب خانه‌ها دچار نشتی در لوله‌های سیفون یا شوفاژ یا... هستند.

 

تا رسیدن به دمای مطلوب دست نگه ندارید.

- تا آب گرم یا سرد شود،

- یک لباس کوچک (مثلا جوراب) بشویید.

- شیر آب را در یک لگن بگذارید و از آب بعدا*استفاده کنید.

- بگذارید آب سرد و بعد آب جوش در لگن جمع شود تا به دمای مطلوب برسید.

- برای این که کلا مشکل را از بیخ و بن حل کنید، لوله‌ها را عایق‌کاری کنید. این طوری آب دیرتر سرد می‌شود.

 

کمتر آب بخورید!

منظورم این نیست که آب نخورید. منتها به بهانه خوردن آب، آب را هدر ندهید.

- در کتری یا چای‌ساز یا سماور، همان قدری آب بریزید که برای درست کردن چای لازم دارید، نه بیشتر. بعد از این که چای آماده شد، حرارت را خاموش کنید. این طوری کمتر آب را بخار کرده‌اید و فرستاده‌اید هوا.

- برای هر کس در خانه یک رنگ لیوان داشته باشید. به این ترتیب لازم نیست در طول روز هی آب‌های نصفه لیوان‌ها را خالی کنید، یا لیوان آب بشویید.

 

بهینه پخت و پز کنید.

- آب مانده از آبکش کردن برنج را برای سوپ یا خورش یا خیساندن برنج وعده بعدی استفاده کنید یا بعد از سرد شدن به گیاهان بدهید.

- برای شستن میوه‌ها و سبزیجات خیلی کثیف، آب را باز نگذارید. قارچ، سیب‌زمینی با پوست، هویج، کرفس، هلو، و... را با یک ابر مرطوب اول کاملا تمیز کنید. وقتی همه‌شان تمیز شد، یک دور زیر آب بگیرید.

 

ظرف‌ها را بهتر بشویید.

- از ماشین ظرفشویی با رده انرژی A یا بهتر استفاده کنید. مصرف آب ماشین ظرفشویی‌های با این رده‌ها بسیار بسیار کمتر از آب لازم برای شستن ظرف با دست است. ماشین را نیمه‌های شب روشن کنید که مصرف برق آن هم حداقل باشد.

- ماشین ظرفشویی را تا خرخره پر کنید! نگران ظرف‌ها نباشید، آن‌ها خراب نمی‌شوند! حتی اگر تا دو سه روز هم آن تو بمانند تا ماشین پر شود، بعد از شستشو کاملا تمیز می‌شوند. پس صبر کنید تا ماشین کاملا پر شود.

- مواظب خطرات روانی ماشین ظرفشویی باشید!! معمولا کسانی که با دست ظرف می‌شویند، چون از عاقبت کثیف شدن ظرف‌ها باخبرند، هرچه کمتر ظرف کثیف می‌کنند. ولی ماشین‌دارها بی‌خیال تعداد ظرف‌ها می‌شوند و راحت ظرف کثیف می‌کنند. سعی کنید با این بیماری خزنده مقابله کنید.

- ظرف‌هایی را که چرب و چیلی نیستند، با ابر بدون مایع ظرفشویی تمیز کنید و آب بکشید.

- ظرف‌های خیلی چرب و چیلی را همان ابتدا با یک تکه کاغذ باطله (بهینه‌تر از دستمال کاغذی است) تمیز کنید و بعد بشویید.

- ظرفی را که باید خیس بخورد (معمولا قابلمه‌ها) بگذارید داخل سینک و بگذارید با آبی که گاه به گاه باز می‌کنید، پر شود.

- وقتی سینک خالی است، یک لگن کوچک داخلش بگذارید. به زودی متوجه می‌شوید که با همان آبی که دست‌تان را می‌شویید، یک لیوان را آب می‌زنید، یا یک میوه را زیر آب می‌گیرید، خیلی زود لگن پر می‌شود. از این آب می‌شود بعدا*استفاده کرد.

- موقع شستن هر چیزی (خودتان در حمام، لباس‌ها، ظرف‌ها، میوه‌ها و...) یک ظرف زیر دست‌تان بگذارید و آب استفاده شده را در آن جمع کنید و بعدا*از آن استفاده کنید.

 

برای شستشوی هر چیزی از آب استفاده نکنید.

- به جای کارواش‌هایی که وحشتناک آب را هدر می‌دهند، ماشین را به کارواش خشک ببرید. آدرس نزدیک‌ترین کارواش خشک را از اطرافیان بگیرید. من فقط یکی را در پارکینگ هایپراستار می‌شناسم. ضمنا از تمیز بودن نتیجه نگران نباشید. امتحان کرده‌ام، تمیزی ماشین هیچ فرقی با کارواش خیس ندارد و خط و خش هم روی ماشین نمی‌افتد.

- خیلی‌ها کف آشپزخانه، همه جای کف حمام و دستشویی و حتی کف خانه را برای شستشو آب می‌گیرند؛ ولی می‌شود اغلب این‌ها را با دستمال تر تمیز کرد. برای دستشویی و حمام، فقط جاهایی را که احتمال پاک نبودن هست آب بگیرید. بقیه جاها را می‌شود با یک حوله نمدار تمیز کرد. به وسواس‌هایتان غلبه کنید.

- خیلی از ظرف‌ها و لباس‌ها را لازم نیست کامل بشویید. لباسی که تمیز است و فقط یک لکه دارد، با شستن همان لکه با اندکی آب تمیز می‌شود.

 

کلا صرفه‌جویی کنید.

- در مصرف دستمال کاغذی هم که صرفه‌جویی کنید، درواقع در مصرف آب صرفه‌جویی کرده‌اید. چون برای تولید آن هم آب مصرف شده. صرفه‌جویی در مصرف کاغذ، مداد، همه خوردنی‌ها و به خصوص میوه‌ها و سبزیجات، و حتی برق و گاز هم در نهایت منجر به صرفه‌جویی در مصرف آب می‌شود.

- اگر برای صرفه‌جویی در شستشو از ظرف یکبار مصرف استفاده می‌کنید، از ظرف‌های گیاهی استفاده کنید، نه پلاستیکی.

 

آلودگی کمتری ایجاد کنید.

- استفاده از مواد شیمیایی زیاد، درنهایت منجر به آلوده شدن زمین و آب‌های زیرزمینی می‌شود و امکان استفاده از آن آب‌ها را کم می‌کند. برای شستشو از حداقل مواد شیمیایی استفاده کنید. شامپو و مایع ظرفشویی را رقیق کنید.

- تا حد ممکن از جرم‌گیرها و سفیدکننده‌ها و شوینده‌های کمتری برای تمیز کردن خانه استفاده کنید. وقتی جایی چرب نیست، بیخود شیشه‌شور استفاده نکنید و با همان دستمال مرطوب گردگیری کنید.

- به جای مواد شیمیایی از شوینده‌های طبیعی استفاده کنید.اینجا می‌توانید جایگزین‌های مناسبی را پیدا کنید.

- از مقدار کمتری از پودر و نرم‌کننده برای لباسشویی استفاده کنید. امتحان کنید، با نصف هر مقدار هم معمولا تمیز می‌شوند!

- کمتر از پلاستیک استفاده کنید. دلیلش را لازم است توضیح بدهم؟! (شاید بعدا یک پست در مورد تولید زباله هم نوشتم. انشالله)

 

بهینه باغچه‌داری کنید.

- به جای شیلنگ، با پارچ و آب‌پاش به گل‌ها و درخت‌ها آب بدهید.

- درخت میوه بکارید. این طوری اقلا آبی که پای درخت داده‌اید، به محصول تبدیل می‌شود.

- تمام خاک را آب‌پاشی نکنید. فقط دور درخت و گیاه آب بریزید.

- صبح‌های زود یا شبها باغچه را آب بدهید. نه ظهرها.

 

به بچه‌ها یاد بدهید.

- تکرار کنید. تکرار کنید. و تکرار کنید. دائم به بچه‌ها تذکر بدهید که «آب کم است» و ما اجازه نداریم آب را هدر بدهیم. این جملات را آن قدر بگویید تا از خودشان این را بشنوید! (یعنی آن‌ها به شما و دیگران تذکر بدهند) فرهنگ مصرف آب را همین حالا در ذهن‌شان تثبیت کنید.

- سیستم گردش آب را برایشان توضیح بدهید و بگویید که چرا ما اجازه ندارید بیش از سهم‌مان از آب استفاده کنیم. برایشان توضیح بدهید که این آب، مال او و هم‌سن و سال‌هایش است و اگر الان زیاد مصرف کنیم، ممکن است در بزرگسالی او (وقتی مامان/بابا شد) دیگر آبی نباشد.

- سیستم لوله‌کشی آب را با رسم شکل(!) برایش توضیح بدهید. لوله‌های آب از رودخانه و سد، تا شیر خانه را بکشید تا بفهمد مقدار مشخصی از آب وجود دارد و هر بار که ما شیر آب را باز می‌کنیم، آن آب کم می‌شود و ممکن است تمام شود.

- او را به تماشای کنتور آب ببرید. آب را کم و زیاد کنید و تغییر سرعت چرخش آن را ببینید. هفتگی آن را چک کنید.

- کارتون رنگو Rango را برایش بگذارید!

- سریال آب‌پریا را بخرید یا دانلود کنید و ببینید.

 

وسواس را درمان کنید.

- چه خودتان مشکل دارید و چه اطرافیان‌تان، خیلی جدی درصدد درمان آن برآیید. وسواس، یک بیماری است و آثار سوء آن هم برای بیمار است و هم برای همه ما. چه وسواس تمیزی و کثیفی دارید، چه وسواس نجسی و پاکی، بروید دنبال درمانش.

- تمرین کنید تا کارتان را با مقدار کمتری آب راه بیندازید. به جای 7بار آب کشیدن هر تکه لباس نجس، رساله را بخوانید و به دو سه بار آب کشیدن و چلاندن راضی شوید. با یک لیوان آب (و کمتر) می‌شود وضو گرفت؛ فقط باید تمرین کنید. غسل را کوتاه کنید.

 

تذکر بدهید.

- وقتی خانه کسی می‌روید و شیر آب چکه می‌کند، وقتی یکی ایستاده و وسط ظرف شستن با شیر آب باز قصه حسین کرد تعریف می‌کند، وقتی دوست و فامیل‌تان یک ساعت است توی حمام مانده، وقتی شیر آب حیاط یک خانه باز است و صاحبش رفته،... خجالت را بگذارید کنار. تذکر بدهید. فحش ندهید و کار را به دعوا نکشانید. اما حتما بگویید. یک جور احساسی‌ای قضیه را بگویید که طرف شرمنده شود. مثلا بگویید آبی که تو داری الان مصرف می‌کنی، سهم بچه خودت و من است. آبی که تو داری با آن باغچه‌ات را غرقاب می‌کنی، باید در لیوان 20 سال دیگر بچه‌هایمان باشد، یا آبی است که باید در زاینده‌رود و هامون و ارومیه جاری می‌شد. به او یاد بدهید که می‌شود با آب کمتری هم کار را راه انداخت. شاید یک تذکر شما اصلا برایش مهم هم نباشد، شیر آب را هم نبندد، بهتان پوزخندی هم بزند. اما اولا بدانید که او حتی اگر آن لحظه کارش را قطع نکند، به این تذکر شما فکر خواهد کرد و دفعه بعد که بخواهد آب را هدر بدهد، با خودش می‌گوید «الان باز یکی پیدا میشه به من گیر بده!!». ثانیا اگر شما تذکر بدهید و چند نفر دیگر هم بگویند، او حتما روشش را عوض خواهد کرد. به این می‌گویند فشار اجتماعی.

 

انتشار دهید.

- در جمع‌های خانوادگی، دوستانه و کاری، این مطالب را بازگو کنید. به دیگران بگویید که چطور در مصرف آب صرفه‌جویی می‌کنید. بگذارید همه بدانند که کسانی هستند که برایشان آب مهم است. این طوری آن‌ها هم تشویق می‌شوند که صرفه‌جوی کنند. چون بخشی از فرهنگ اسراف در کشور ما، به این بهانه است که «حالا ما این همه خودمونو بکشیم که چی بشه؟! وقتی همه دارند اسراف می‌کنند.» بگذارید همه بدانند که «همه» اسراف نمی‌کنند.

- به بچه‌ها یاد بدهید. بچه‌ها، آینده این دنیا هستند. اگر آن‌ها با فرهنگ درست مصرف بزرگ شوند، می‌شود امیدوار بود که نسل بهتری از ما زندگی خواهد کرد.

- وقتی دارید صرفه‌جویی می‌کنید (مثلا وقتی زیر دست‌تان در ظرفشویی یک لگن گذاشته‌اید برای استفاده مجدد از آب) برای شاهدان صحنه توضیح بدهید که چرا این کار را می‌کنید.

- این مطلب را برای همه کسانی که فکر می‌کنید به دردشان می‌خورد بفرستید یا در وبلاگ‌هایتان بگذارید.

 

پانویس:

استفاده‌های آب در بعدا*های گفته شده!

اگر آب تمیز است:

از آن برای شستن میوه و سبزی، ریختن در ماشین لباسشویی سطلی، کتری و سماور و پارچ آب، بخور، خیساندن حبوبات و برنج، داخل اطو  (یا برای همه استفاده‌هایی که می‌شد از آب‌های غیرتمیز کرد) استفاده کنید.

 

اگر آب خاکی و گلی است:

از آن برای آبیاری گل‌ها، خیساندن میوه‌ها و سبزی‌ها و... استفاده کنید.

 

اگر آب آلوده به مواد شیمیایی و شوینده است:

از آن به جای یک نوبت سیفون توالت، شستن حمام و توالت، خیساندن کف حمام و توالت، خیساندن لباس‌ها قبل از ریختن در لباسشویی (به جای استفاده از برنامه خیساندن ماشین) و... استفاده کنید.

مامان محمدین
۲۹ آبان ۹۳ ، ۱۷:۳۵ ۰ نظر
دلنوشته های من! - یک بلای ناجوانمردانهاز اواخر کلاس صحبت مان گل انداخت. بچه های ترم بالائی هم ای بگی نگی بدخلقن.

کلاس ما هم که تمام شده بود و باید یا سکوت میکردیم یا می رفتیم.زدیم بیرون...

کلی حرف زد. جلسه دومش بود. البته بار اول بود که می دیدمش.

از زندگیش گفت.

از اینکه یک نفر دیگر هم هست. یک نفر که انصاف ندارد. یک نفر که خودش هم زندگی دارد... بچه دارد.

یک نفر که همکار همسرش است... که مشتری دائمی خودش شده است به واسطه هنری که دارد( و به نظر من به همین دلیل توانسته توی زندگی این دختر سرک بکشد) !

امروز مثلا میگفت که همسرم میگوید اگر بخواهم اجازه بدهم بینی ات را عمل کنی باید امضا بدهی که در صورت افتادگی بینی؛ من میتوانم ازدواج کنم آن هم با یک زن با بینی طبیعی.

صحبت های همسرش یک مقدار زیااااااااااادی بو می دهد. و این دوست ما کمی تا قسمتی ابری ناشی تشریف دارد. یا اینکه خودش را زده است به ناشی گری.

برایش گفتم که صفات زیبا و بارزت را نشانش بده. برایش گفتم که به او نزدیک شو. برایش گفتم که خودت را باور کن

برایش خیلی چیزها گفتم. مثلا اینکه خودت را دوست بدار. همین که دست مبارکت توی جیب مبارکترت است برو خدا را شکر کن.

اما زهی خیال باطل.

به نظر من نه این دختر با آن همه محاسن می تواند آنگونه خودش را نشان دهد... و نه آن زن پا پس می کشد...

(کاش می رفت سراغ مشاور... تا او راحت تر راهنمائیش می کرد... که مشاعرش را باز کند... بوهای خوبی نمی آید...)

برایش دعا میکنم. برای همه زنهای مملکتم... کاش این ماهواره و وایبر و ... یک سیم داشت* که من یواشکی قطع میکردم...

کاش مردم کشورم به دین و عقودی که می بندند(از جمله ازدواج) وفادار می بودند... کاش خدا همه زندگی ها را حفظ کند... کاش این همه نگرانی نبود...

کاش این بلای ناجوانمردانه ریشه کن می شد.

کاش اماممان می آمد !


توضیح یک سیم داشت : بنده خدائی میگفت کاش اگزوز ماشین یک سیم داشت من قطع می کردم این همه دود نکند... بسی خندیدیم.(به نظرم ته این همه غصه یک لطیفه لازم بود.)

مامان محمدین
۱۹ آبان ۹۳ ، ۱۳:۰۷ ۰ نظر