بوی عود می آید

بوی زیارت

بوی عود می آید

بوی زیارت

بوی عود می آید

بوی عود می آمد. مست شدم.
به هوای عید؛ برگشتم. و برای مدتی ماندم... فقط برای مدتی کوتاه.

اولین وبلاگم
http://mohammadein.blogfa.com/

وبلاگ دومم
http://delneviseham.blogfa.com/

آخرین مطالب

  • ۲۷ آبان ۹۴ ، ۱۷:۲۳ س ب

پربیننده ترین مطالب

  • ۱۸ مرداد ۹۴ ، ۰۰:۳۴ امن

ماجراهای ما و پیش دبستانی ها 2

يكشنبه, ۲۶ بهمن ۱۳۹۳، ۱۲:۱۵ ب.ظ
دلنوشته های من! - ماجراهای ما و پیش دبستانی ها 2خب این پست یک مقدار زیادی درد داره.

چون دارم چیزهائی رو می نویسم که دوست ندارم منتشر بشه. اما شاید لازم باشه مادر دیگه ای تو این دام نیفته.

شاید با سرچ به اینجا برسه و مسیرش رو عوض کنه.

فردا بعد از ظهر که دیگه مطمئن بودم قرار نیست حدود 5 تومن خرج کنم برای پیش دبستانی پسرها با مدیر یه پیش دبستانی هماهنگی کردم و با همسر رفتیم.

محیط آروم و خوبی بود. خود مدیر هم به نظرم خوب میومد. صحبت های اولیه شد. و ما پیش قسط هر دو تا رو دادیم. قرار شد چک بیاریم و تا بعد از عید تسویه کنیم.

چک رو آوردیم و کم کم قسط ها رو می دادیم.

من هم سرگرم کارهام. قبلا در جریان مشورتی که با حاج آقا کرده بودیم به این موضوع تاکید شده بود که حتما هر بار دقت کنید بچه ها چی یاد گرفتن.

یه بار به خود اومدم دیدم دو ماه و نیم از سال گذشته و کتاب های آموزش پرورش رو ندادن. پیگیر کتابها شدیم.

وعده های الکی می دادن. یعنی قشنگ دروغ می گفتن. و البته دروغ های قشنگی هم میگفتن.

دیگه مصمم شده بودم بچه ها رو از اونجا ببرم. وای ولی خاله بهار رو خیلی دوست داشتم.

خب اون فامیلمون بهم گفته بود که اگه پیش دبستانی قرآنی میذاری دقت کن که زیر نظر آموزش پرورش باشه. منم همون روز اول از خانم ... مدیریت محتـــــرم پرسیده بودم و جواب مثبت گرفته بودم.

خیالم وقتی راحت شد که سر در پیش دبستانی رو هم دیدم. پیش دبستانی بقیه الله (حکمت و اندیشه) زیر نظر آموزش و پرورش.

کم کم مادرها صداشون در اومد. اینجا زیر نظر آموزش پرورش نیست. بله نبود. و هر چی ما بیشتر می پرسیدیم دروغ های مدیر جان بیشتر میشد.

خوب با پرس و جوهائی که کردم باز هم به خودم گفتم که پایان دوره مهم نیست مهم آموزشه.

(در جریان باشید که هیچ تخفیفی من باب دوقلو بودن بچه ها دریافت نکردیم.) این وسط حرف های زیادی شد و نامردی های زیادی دیدیم که مجالش نیست.

کتابها با این در و اون در زدن رسید. ما کلی صحبت کردیم که لطفا فوق برنامه هاتون رو کم کنین بچسبین به کتابها.

بله شد آنچه نباید! هفته بعد رو به کل تعطیل کردن بخاطر چند تا تعطیلی وسط هفته. علتش چی بود؟ به من که گفتن هیچ کس نیومده و همه مسافرتن و خاله ها هم رفتن ضمن خدمت. (جا کفشی مثل همیش مملو از کفش بود!!!!!)

از بچه ها پرسیدم و اونها گفتن نه. همه بودن به غیر از عرفان همت. تماس گرفتم با خانم همت که ایشون گفتن به من یه چیز دیگه گفتن.

شم کاراگاهیم گل کرد. پیش دبستانی های اطراف رو پرس و جو کردم همه بودن. در این پیش دبستانی هم باز بود! و به من ثابت شده بود که مشکلی دارن... قبلا حدس می زدم که مشکل مالی دارن. اما الان دیگه مطمئن شدم که حقوق مربی ها رو ندادن که اونام نیومدن.

هفته بعد بچه ها رو بردم جای دیگه. جائی که نهایت صد تومن برای هر بچه گرون تر بود اما دو تا کتاب اضافه تر کار می کردن. و البته نصف اون هزینه ای که زیادتر بود رو به ما تخفیف دوقلوئی دادن. کتابهائی که بچه ها عقب بودن رو با بچه ها کار می کردن و ...

اما

ادامه ماجرا رو توی پست بعدی میگم.

من نهایتا آدرس وبلاگ و سایت اون موسسه و پیش دبستانی رو میذارم. فقط بهم بگین چطور میشه توی سرچ های گوگل کسی به اینجا برسه با این آدرس ها و اسامی؟!

۹۳/۱۱/۲۶
مامان محمدین

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">