عضو ناخواسته
منظور من به یک فرزند ناخواسته نیست.
به یک وسیله ناخواسته است.
وسیله ای که شده عضو ثابت همه خونه ها. صبح با ما چشم هاش رو باز میکنه و شب با ما چشم هاش رو میبنده یا گاهی بعد از خواب ما هنوز اون بیداره(دیدم که میگم)
اونقدر برامون جذابیت داره که حاضریم ساعت ها وقت عزیز و گرانقدرمون رو براش صرف کنیم. ازش راه و رسم زندگی کردن رو یاد میگیریم و آداب و رسوم مختلف رو وارد مناسک و برنامه های زندگی مون میکنیم.
اگه بگه این راه درسته یک فوج عظیم از مردم راه میفتن دنبال همون راه. و اگه بگه فلان راه بده باز هم عده زیادی ازش تقلید میکنن.
رسانه اس... و خاصیت رسانه همینه.
وظیفه ما چیه؟ باید دنبال یه موج بریم تا هر جا که رفت؟
تلوزیون خوبه تا زمانی که ما درست ازش استفاده کنیم. البته استفاده از هر وسیله ای باید کنترل شده باشه.
همیشه برای بچه هام این مثال رو میزنم که فکر کنید داخل سوپر شدین... آیا از همه مواد خرید میکنین؟
همه برنامه های تلوزیون هم برای دیدن نیست. بخصوص برای پویا این روش من خیلی جواب داده.
حالا دارم فکر میکنم که حیف نیست که لحظه لحظه ماه مبارک صرف دیدن تلوزیون بشه؟
یادمه یه زمانی توی کلاس حفظ به مربی مون گفتیم که سریال اغما رو میبینین؟ گفتن حیف از وقتم که بذارم پای سریال! اونم توی ماه مبارک!!!
پیش خودم اون لحظه گفتم وااااااااااا چطور میتونه؟
الان سالها از اون زمان میگذره. و من پخته شدم. حیفم میاد از وقتم...
شما حیفتون نمیاد بشینین تصورات و خیال بافی ها (و یا حتی واقعیات دیده شده یا شنیده شده) ی یک نویسنده که به عرصه تصویر رسیده ببینین؟
البته مستندات فرق میکنن. ولی اون ها هم از تاثیر فکری سازنده اون بی نصیب نمونده مطمئنا.
و نکته بعد اینکه سرگرمی باید کجای زندگی ما باشه! اصلا چه مقدار از وقت روزانه ما باید صرفش بشه؟ و اصلا چه چیزهائی سرگرمی محسوب میشن؟
حیف نیست شب قدر به جای اینکه از ورود وقت اذان از تک تک لحظه ها استفاده کنیم در جهت عبودیت؛ وقتمون رو بذاریم سریال نگاه کنیم؟ حالا به فرض که اون سریال تم مذهبی هم داشته باشه.
نه اینکه بد باشه. اما اولویت برای شب های قدر اقلا!!! چیزهای دیگه ایه.
وقتی صدای تلوزیون یه خونه بلنده توی دلم آرزو میکنم که خدا چیزهای بهتر دیگه ای سر راهشون قرار بده... مثل کتاب؛ تفسیر؛ قرآن.
به امید اینکه برای تلوزیون دیدن برنامه ریزی داشته باشیم...و گاهی به راحتی بهش نه بگیم.