سوال کودکانه!
دوشنبه, ۶ مهر ۱۳۹۴، ۰۱:۰۵ ق.ظ
شاهدان ماجرا دارن صحبت میکنن. ما میخکوب تلوزیونیم.
بچه ها اجبارا رفته ان برای خواب!!!
یکی شون پا میشه بره دستشوئی (الکی!)...
بعد من یکی از پیج های سعودی رو نشون میدم و با همسرم به ال ال کردن بعضی ایرانی ها برای پاسخ به توهین و تحقیر و قتل عام مردم ؛ می خندیم.
پسرم میگه معلوم نیست مامان بابا دارن میخندن یا گریه میکنن...
جفتمون همون طور که اشک می ریختیم از خنده به اون عربی حرف زدن... سرمون رو گذاشتیم روی زمین و های های گریه کردیم....
مثل قبلش.... قبل از دیدن اون پیج!
الهی برای دل رهبرم بمیرم.
الهی برای مولای عزیزتر از جانم بمیرم... مولا جان ... منتظرتونیم...
پ ن : همه چیز تحت الشعاع این اتفاق قرار گرفته... نتونستم از حس اول مهرم بنویسم. شاید نوشتمش...
منم دوست ندارم چیزی بنویسم.باوجود اینکه حرف زیاد دارم. از مهر و زهرا و دوست یابی و... از مامانم و..
واقعا خوب گفتی.
چقدر همه حرف میزنند! خسته شدم از اینهمه اظهارنظرهای تند و کند و منفعل و فعال وچه و چه و چه...