بوی عود می آید

بوی زیارت

بوی عود می آید

بوی زیارت

بوی عود می آید

بوی عود می آمد. مست شدم.
به هوای عید؛ برگشتم. و برای مدتی ماندم... فقط برای مدتی کوتاه.

اولین وبلاگم
http://mohammadein.blogfa.com/

وبلاگ دومم
http://delneviseham.blogfa.com/

آخرین مطالب

  • ۲۷ آبان ۹۴ ، ۱۷:۲۳ س ب

پربیننده ترین مطالب

  • ۱۸ مرداد ۹۴ ، ۰۰:۳۴ امن

نیکو بیان

دوشنبه, ۱۷ بهمن ۱۳۹۰، ۱۱:۵۱ ق.ظ
دلنوشته های من! - نیکو بیانیک شال و کلاه سیاه


یک عینک قدیمی


و پوستی خشک


اینها تنها چیزهائی است که از ظاهرت به خاطرم میماند البته به جز آن دندانهای نداشته ات.


تو بلند شدی. دست هر دو طرف را توی دست هم گذاشتی.


مثل پدرشوهرها بودی.


که دست عروس و داماد را توی دست هم میگذارد.


و همه چیز حل شد.


من دوستت داشتم نیکو بیان.



۹۰/۱۱/۱۷
مامان محمدین

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">